ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نخستین بارى که در سوئد بودم، یکى از همکارانم هر روز صبح با ماشینش مرا از هتل برمیداشت و به محل کار میبرد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى. ما صبحها زود به کارخانه میرسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک میکرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند ولوو با ماشین شخصى به سر کار میآمدند. روز اوّل، من چیزى نگفتم، همین طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: «آیا جاى پارک ثابتى داری؟» چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودى پارک میکنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟ او در جواب گفت: «براى این که ما زود میرسیم و وقت براى پیاده رفتن داریم. این جاها را باید براى کسانى بگذاریم که دیرتر میرسند و احتیاج به جاى پارکى نزدیکتر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. تو این طور فکر نمیکنی؟» میزان شرمندگى مرا خودتان حدس بزنید. ادامه دارد ...
سلام
خسته نباشید دوست عزیز.
وبلاگ وزین و زیبایی داری.
امیدوارم موفق باشی.
به وبلاگ ما هم سری بزن.
منتظرم
علیک سلام
تو هم وبلاگ جالبی داری. فقط چرا دیر به دیر مطلب می ذاری؟
سلام و خسته نباشی
علیک سلام
ممنون !
سلام و خسته نباشی.
ممنون که به وبلاگ بنده حقییر هم سر زدید.
در مورد مطلبی که فرمودید:
چون ترجمه مقالات نظامی کمی وقت گیر و مشکل است برای همین دیر به دیر به روز میشود.
علیک سلام
خواهش می کنم امیدوارم موفق باشید.
با سلام
ممنون به خاطر مطالب مفیدتون
اگه اجازه بدین این مطلب رو یه جایی کپی کنم ممنون می شم
البته با ذکر منبع
علیک سلام
خواهش می کنم. در صورت ذکر منابع استفاده شده هیچ مانعی ندارد خوشحال هم خواهم شد.
به امید دیدارد مجدد.