مشاور مدیریت

مشاور مدیریت

مدیریت محترم؛ برای هر مساله ای راه حلی وجود دارد خوشحال خواهم شد در یافتن راه حل ها با شما همراه باشم. ؛تفکر - تلاش - توکل؛
مشاور مدیریت

مشاور مدیریت

مدیریت محترم؛ برای هر مساله ای راه حلی وجود دارد خوشحال خواهم شد در یافتن راه حل ها با شما همراه باشم. ؛تفکر - تلاش - توکل؛

نظر سنجی چالش های مدیریتی سازمان های ایرانی

چند روزی بیش نیست که مشاور مدیریت اقدام به انتشار نظرسنجی در خصوص تعیین مهمترین چالش های مدیریتی سازمان های ایرانی کرده است. در این مدت کم، این نظرسنجی از سوی مدیران محترم سازمان های خدماتی و تولیدی زیادی مورد توجه واقع شده و بسیاری از ایشان علاوه بر شرکت در نظر سنجی به مشاور مدیریت لطف فراوان داشته و نقطه نظرات ارزنده خود را نیز ارسال داشته اند.  

در ادامه این مطلب تعدادی از نظرات مدیران محترم بدون ذکر نام (به خاطر رعایت امانتداری) منتشر شده است. امید است جمع بندی نتایج نظر سنجی چالش های مدیریتی سازمان های ایرانی و توجه به نقطه نظرات مطرح شده بتواند اسبابی برای مقایسه میزان چالش های تاثیر گذار در مدیریت سازمان های ایرانی باشد. برای شرکت در نظر سنجی یاد شده اینجا کلیک کنید. 

بنام خداوند جان و خرد       کزو برتر اندیشه بر نگذرد 


ابزار های مدیریتی و چالش مدیران
(لزوم تشکیل انجمن نخبگان روانشناسی کار در مراکز استان ها جهت کمک فکری به صاحبان صنایع.)
در فرآیند کار و تولید, برنامه ریزی و اقدام لازم برای برطرف ساختن فاصله و نزدیک کردن عملکرد موجود به عملکرد مورد انتظار تنها توسط پیاده سازی نظام سنجش عملکردی ممکن و میسر می گردد.
خلق تئوری های مدیریت در همین راستا صورت پذیرفته که این تئوری ها به همت دانشمندان مجرب علوم مدیریتی کشور عزیزمان در بهترین چارچوب ها و بشکل کاملا بومی شده ترجمه و در تمام سایت های علمی و مدیریتی به سهولت در اختیار نیازمندان قرار گرفته, ولیکن وجود فقر اندیشه در بین مدیران صنعتی و تولیدی باعث شده که آنان حتی اندیشه مطالعه این آثار غنی را هم از سر نگذرانده و همیشه گیج و منگ در جستجوی ذهن خویش که مملو از تجارب بیات شده هست, اسیر و گرفتار شوند و راه به جایی نبرند.
این مدیران متاسفانه از وجود کارشناسان و خبرگان این رشته ها هم در کنار خود و به عنوان مشاور سود نمی برند و حتی در صورت بکار گیری این افراد قادر نیستند که به آنان اعتماد کنند و مشورت های ذی قیمت آنان را در عملکرد هایشان بکار بگیرند.
صاحبان صنایع در کشور ما نمی دانند که مثلا مهمترین ابزار های متداول بکار گرفته شده در شرکت های جهانی برای ارتقاء سطح مدیریت و کیفیت و عملکرد چیست و رضایت مدیران نسبت به هر ابزار چقدر است و ......
به همین دلیل, امکان نظرسنجی برای کارشناسان هم ممکن نمی شود و فهرست ابزار هایی که بکار گیری آن ها منجر به افزایش کیفیت می شود هم ناشناخته مانده و هر مدیری ساز خود را می نوازد و تمام مدیریت ها سلیقه ای شده و مسیر توسعه مسدود می گردد.
پر واضح است که شناسایی و بکار گیری ابزار های مدیریتی در صنایع باعث می گردد که طرح ریزی استراتژیک, تهیه بیانیه و چشم انداز شرکت, نحوه تامین منابع از داخل و یا از بیرون, سنجش میزان رضایتمندی مشتریان, استراتزی های رشد, پرداخت مبتنی بر عملکرد و بخش بندی مشتریان و تمام ابعاد توسعه طرح بشکل کاملآ روشن و قطعی تعیین گردیده و امکان بقا و حضور شرکت در میدان رقابت و شرکت در بازار های جهانی به بهترین شکل ممکن فراهم گردیده و راه برای رشد و توسعه هموار و باز باشد.
عادات بی اساس در استفاده از تکنیک های مدیریتی هم که اخیرآ توسط عده ای از مدیران مد شده , خود یک بازی خطرناکی است که تمام فعالیت های شرکت را در هم آمیخته و باعث گیجی کارکنان و دست اندر کاران میگردد و خطر پذیری و افزایش اختلالات بیشتر را دامن می زند.
عدم آشنایی مدیران با دانش های روز مدیریت, انتخاب استفاده از ابزار ها را هم برایشان غیر ممکن ساخته و بخش مهم مسئولیت های آنان را که اتخاذ تصمیم های صحیح است را زیر سئوال می برد.
مدیران صنایع که در موقع دریافت جواز های تآسیس و تولید بخوبی تست نمی شوند و مکانیزمی هم برای انجام این مهم در کشور ما وجود ندارد, خود بزرگترین عامل رکود و محو کننده منابع انسانی و مالی کشور ما هستند و با رفتار های کهنه و سلیقه ای خود شرکت را دچار تلاطم های اقتصادی می کنند, به گونه ای که پس از سال ها فعالیت پر فراز و نشیب ناچار می شوند از برنامه های کاری خود دست برداشته و نیروی انسانی خود را اخراج کنند و منابع ملی ما را به خطر بیاندازند و باعث شوند که ما همیشه نیازمند کار و خدمات و محصولات تولیدی بیگانگان بمانیم و یا همیشه از کالا های فاقد کیفیت داخلی استفاده کنیم.
کمتر شرکتی در کشور ما مشاهده شده که برای راه اندازی کار و تولید ابتدا با کارشناسان و منابع سازمانی مرتبط با طرح, مشاوره کرده و پس از حصول اطمینان از سلامت طرح, اقدام به تهیه طرح های جامع نموده و پس از مطالعه آن, با تهیه پروژه های علمی و فنی و پروژه جامع طرح, اقدام به پیاده سازی طرح نموده و در طول اجرای طرح, تمام فعالیت های تعریف شده در پروژه را مطابق نوسانات روز مدیریت کرده و کار را به سلامتی به سامان برساند.
من صاحبان صنایع بسیاری را دیده ام که فکر تاسیس کارخانه را مثلا در یک غذاخوری که از مشتری دیگری شنیده, در خود تقویت کرده و بدون تحقیق اقدام به تهیه زمین و سپس دریافت وام بانکی که حتی تامین کننده چهل در صد نیاز طرح هم نبوده و سپس خرید کورکورانه دستگاه ها و استخدام کارکنان بی تخصص و البته خرید یک ماشین آخرین مدل و ساخت یک دفتر شیک و مزین به سنگفرش گرانیتی و کت و شلوار خارجی و شروع طرحی که بعدآ متوجه شده که این طرح فاقد توجیه اقتصادی است و نیازمند سرمایه در گردش کلانی است که این آقا ندارد و تخصص هایی را لازم دارد که هیچیک از کارکنانش آنرا ندارند و سررسید اقساط وام های بانکی و ناقص ماندن طرح و بقیه اش را هم که می دانید و براستی چقدر متاسف می شوید.
مدیران کم استعداد و با دانش کم باعث می شوند که کارکنان همیشه نگران فردایشان باشند و با این ذهنیت راندمان کار آنان همیشه پایین می ماند. همچنین به دلیل اینکه اولویت های ذهنی این مدیران بجای اینکه متوجه منابع انسانی باشد, همیشه متوجه منابع مالی شرکت است, بنابراین حمایت کارکنان را نیز بعنوان پشتیبان در پشت سر خود ندارند و کیفیت بد کار و تولید و نیز انگیزه پایین کارکنان و سرعت تغییرات و عدم استفاده از ابزار های مناسب در چنین شرایطی, باعث سقوط شرکت می گردد.
مدیران کم صلاحیت بجای استفاده از ابزار های نوین مدیریتی فقط ادعای آن را ترویج می کنند و ادعای ابزار چیزی بیش از آن است که در عمل حاصل می شود.
بیش از نود درصد مدیران ما از مزایای اینترنت استفاده نمی کنند و دائمآ اسیر روزمره گی اند و کوچکترین منبع ملی برای ارتقاء دانش سازمانی و دانش فردی کارکنان تعریف نمی کنند و تعداد ابزار استفاده شده توسط آنان هم بدون تغییر و برای سال های متمادی دست نخورده می ماند و ارتباطی بین تعداد نوع ابزار مورد استفاده و میزان رضایت مندی در نتایج مالی و کیفیتی در این شرکت ها وجود ندارد.
در شرکت های صنعتی ما, عمومآ درجه موفقیت ابزار با محاسبه پراکندگی رضایت, مورد مطالعه قرار نمی گیرد و حاصل اختلاف بیشترین و کمترین درصد رضایتمندی از ابزار به هیچ وجه محاسبه نمی گردد, تا طراحان و کارشناسان با مطالعه آن, بتوانند بهترین الگو های توسعه و پیشرفت را برای کار شرکت طراحی و اجرا نمایند.
در شرکت های موفق, قبل از تصمیم گیری در انتخاب هر ابزار, میزان تخصیص تلاش مورد نظر برای بکار گیری از آن هم مورد بررسی قرار می گیرد و ساز و کار های بکار گری هر ابزاری قبل از شروع به کار, آماده شده و در اختیار کادر استفاده کننده قرار می گیرد, تا در موقع عملکرد, نتایج و بازده های واقعی حاصل گردد.
از نقطه نظر روانشناسی کار, این مثال را جهت جا افتادن کامل مسئله در ذهن شما بیان می کنم, و مطمئن هستم که شما براحتی موارد مشابه ذهنی زیادی برایتان تداعی خواهد شد.
من در اکثر دیدار هایی که با مدیران صنعتی داشتم, وقتی با آنان در مورد وفاداری به مشتری و ارزش بالاتر برای مشتری و نحوه سنجش آن صحبت کرده ام, بلافاصله بعد از تمام شدن صحبت های من و در حالی که من منتظر طرح سئوال و یا موردی در این خصوص از مدیر مربوطه بودم, او با خونسردی و در حالی که انگار توی خواب بوده بلافاصله با من از گران شده زمین و مسکن و یا از مسافرت عید صحبت کرده و من هاج و واج مانده ام که داشتم با دیوار صحبت می کردم و یا با سنگ؟ البته این حادثه در شرایطی اتفاق افتاده که آن شرکت دچار بحران بوده و دعوت از من برای شرکت در آن جلسه, صرفآ برای مشاوره و بحث در خصوص علل وقوع آن بحران بوده, که بقیه ماجرا را بهتر است خود شما حدس بزنید.
به دلیل نبود اندیشه و توان مدیریتی در اکثر مدیران صنعتی ما, در شرکت های صنعتی که این آقایان مشغول به اصطلاح مدیریت هستند, بستر سازی های لازم, برای افزایش توان عملکرد در دراز مدت و طرح ریزی استراتژیک و تلاش برای کاهش زمان چرخه تولید و پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع و ارزیابی های متوازن و یکپارچه سازی کوشش ها و خدمات و ایجاد کار گروهی بهتر وجود ندارد و امکان پیاده سازی آن نیز به این راحتی ها میسر نمی شود.
بر اساس تحقیقات وسیعی که بنده از روش کار این مدیران بعمل آورده ام به این نتیجه رسیده ام که این مدیران قادر به درک وقایع نیستند و نمی توانند استراتژی های تداوم دار را برگزینند. این مدیران از توسل به ابزار ها و تکنیک هایی که دستیابی آنان به اهداف را به صورت برنامه های اجرائی قابل توسعه محقق سازد, عاجزند و از بکارگیری استراتژی هایی که گذر از موانع را برایشان میسر می سازد, بهره نمی برند.
مدیران بی برنامه و بی تجربه معمولا تلاش می کنند, بجای اینکه ابزار را با سیستم کسب و کار خود منطبق سازند, برعکس, مدام تلاش بیهوده می کنند که سیستم را با ابزار های خود منطبق کنند, که صد البته نشدنی است و باعث انحراف کسب و کار از مسیر اصلی می گردد. اکثریت قریب به اتفاق شرکت های داخلی یا از ابزار های مدیریتی استفاده نمی کنند و یا در صورت استفاده قادر نیستند که از هر ابزاری در جای خود استفاده کنند و همیشه بین ابزار مورد استفاده شرکت های خارجی و داخلی خلاء و فاصله زیادی وجود دارد. ایجاد فرهنگ استفاده سنجیده از ابزار های مدیریتی در کسب و کار از وظائف اصلی دست اندر کاران و متخصصین عزیز روانشناسی کار هست که امیدوارم با تشکیل انجمن نخبگان روانشناسی کار و گرد هم آیی این کارشناسان و متخصصان ارجمند و برنامه ریزی های مدون در این راستا و پیاده سازی آن بتوانیم کمک شایانی به رشد و توسعه صنعت کشور اسلامی عزیزمان بنماییم. 


سیاه نمائی بغرنج و مهم پیجیده نشان دادن امور بسیار ساده و وقت کشی و ماندن در اداره در خارج از وقت ساعات اداره توسط خیل عظیمی از مدیران وتاثیر آن برروی کار کنان و به تبع آن رشد بی رویه گروها و باند های سیاه غیر رسمی بجای گروه های رسمی و تحمیل هزینه های غیر ضرور به سازمان و جامعه 


این جا مدیر خودش صبح کلید می اندازه در رو باز می کنه شب هم خودش در رو می بنده هیچ کس رو قبول نداره و از هیچ کس نظر نمی خواد از همه وثیقه و چک و سفته کلون می گیره تا کسی دست از پا خطا نکنه و همیشه اهرم فشار داشته باشه اصلا یه جنگل تمام عیاره !
مدیریت: 20 از 100 امتیاز
مستندات: 30 از 100 امتیاز
تبلیغات: 50 از 100 امتیاز
امنیت شغلی: 10 از 100 امتیاز
امنیت فنی محیط کار: 70 از 100 امتیاز
احترام و شخصیت کارمندان: 10 از 100 امتیاز 


پیشنهاد می شود این گونه پرسشنامه ها برای سازمان های تولیدی و پروژه محور تفکیک شوند. ضعف دانش مدیریت (و یا بکارگیری علمی و عملی آن) در رده مدیران ارشد، هیئت عامل و هیئت مدیره که اکثرا در فعالیت های اجرایی پروژه اعمال نظر می نمایند بزرگترین مشکل سازمان ها می باشد. 


به نظر من بزگترین مشکل سازمان ها نبود فرهنگ کار و انگیزه های لازم می باشد زیرا این دو موضوع محرک اصلی می باشد یا باید از کودکی به این باور برسیم که کار کردن جزء زندگی ما است (مانند ژاپنی ها) و در کار کردن مطیع باشیم و یا مشوق های لازم در محیط بوجود آورده تا راه رسیدن به اهداف را خود کارکنان بوجود آورند.


با درود و احترام، ضمن سپاس از شما نکته بسیار مهم در مبحث مدیریت در ایران دولت مدار بودن مدیران و از طرفی اقتصاد بسته دولتی می باشد که بر این اساس مدیران می بایست برنامه ریزی خود را انجام دهند. با سپاس شاد و بهروز باشید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد