ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروز در سایت مرجع الکترونیکی علوم مدیریت ایران سعی کردم به یکی از پرسش های مطرح شده پاسخی مناسب ارایه دهم. پرسش و پاسخ مطرح شده به شرح زیر بود:
پرسش:
من سر کلاس های مدیریت استراتژیک متوجه تفاوت این دو مفهوم نشدم. کی می دونه که چه فرقی بین "مدیریت استراتژیک" و "برنامه ریزی استراتژیک" وجود داره ؟
پاسخ مشاور مدیریت:
فکر نکنم تنها با حضور در کلاس و بحث تئوری متوجه تفاوت این دو مقوله بشوی و تا زمانی که مدیر یک سازمان (ولو کوچک) نباشی به درستی این دو مفهوم را درک نخواهی کرد. امیدوارم تلاش من را برای تشریح تفاوت این دو مفهوم با ذکر یک مثال پذیرا باشی.
اگر قرار باشه دوره لیسانس خود را با معدل مثلا 16 و طی چهار سال به اتمام برسانی و این به عنوان یک هدف استراتژیک در زندگی تو مطرح باشه لازم است که برای دستیابی به این هدف برنامه ریزی استراتژیک هم داشته باشی مثلا اینکه هر ترم تعداد مشخصی واحد را با معدل 16 پاس کنی!
حال فرض کن این برنامه ریزی را انجام دادی و شروع به درس خواندن می کنی ناگهان بدون برنامه ریزی قبلی موضوع ازدواج برات پیش می آد و تو هم به دلایل مختلف به آن پاسخ مثبت می دی و این باعث می شه نتونی به هدف مشخص خودت برسی بنابراین می توان گفت تو برای دستیابی به هدف استراتژیک، برنامه ریزی استراتژیک داشته ای ولی نتوانستی با یک مدیریت استراتژیک به هدف خودت دست پیدا کنی .
حالا اجازه بده من هم یک پرسش مطرح کنم و آن اینکه جایگاه تفکر استراتژیک در این خصوص کجاست؟
نظر خواهی:
اکنون خواهشمندم در صورت تمایل شما هم با ثبت نظرات خود بنده را در پربار کردن این پاسخ یاری نمایید.
سلام
تفکر استراتژیک به نظر من درچگونگی برنامه ریزی و یا دیدن راههای مختلف جهت رسیدن به هدف استراتژیک را تفکر استراتژیک میگویند . به طور مثال ما برای رسیدن به یک هدف استراتژیک باید برنامه داشته داشتیم اینکه چه برنامه ای و درچه راستایی باشد و دیدن این برنامه در مسیر انجام میتواند یک نوع تفکر استراتزیک باشد .
علیک سلام
ممنون از پاسخ شما به این پرسش و کاشکی با ارایه یک مثال توضیحات خودت رو تکمیل می کردی.
سلام
برای مثال نمونه خودتون رو درنظر بگیرید دانشجویی که تصمیم میگیرد استراتژی برای خود داشته داشته باشد . هر کاری که انجام میدهد چه درس خواندن و ... باید راستای هدف استراتژیکی خودش باشد . این متفاوت است با برنامه ریزی استراتژیک و دراین راه نگاه به مسیر رسیدن به برنامه های ازقبل تعیین شده نوعی تفکر استراتژیک میباشد . این نظر من است اگر اشتباه است لطفا راهنمایی کنید .
علیک سلام
شاید اگر از مثال دیگری استفاده می کردید و یا اینکه در این رابطه بیشتر توضیح می دادید بهتر بود. نظر شما اشتباه نیست ولی استراتژی پاسخ دادن در آن شفاف نبوده است.
زاویه دید و طرز نگاه به موضوع تفکر شخص را شکل میدهد و بر پایه تفکر هدف استراتژی تعیین می گردد و پس از آن برنامه ریزی برای رسیدن به هدف تعیین می گردد . و .....
من نیز سئوالی دارم و آن اینکه بین طرح ریزی استراتژی و برنامه ریزی استراتژی چه تفاوتی است ؟
طرح ریزی بر روی تنظیم اهداف استراتژیک، مشخص نمودن فرآیندهای عملیاتی مورد نیاز و منابع مرتبط که به برآورده سازی این اهداف می انجامد، متمرکز می گردد. در حالی که برنامه ریزی استراتژیک تنها فعالیت های پروژه های دستیابی به اهداف استراتژیک را زمانبندی می نماید.
مطالب خوب و قشنگی نوشته اید.
به من هم سر بزنید.
در مورد هوش کسب و کار علاقمندم و دارم سعی می کنم مطالبی بنویسم.
ممنون از شما و اظهار لطفی که داشتید.
حتما به شما سر خواهم زد.
لطفا خودتون تفکر استراتژیک رو با مثال توضیح بدید . ممنون از اینکه با مثال واضح و ساده مفهوم را رساندید.
در این باره بد نیست به نشانی زیر نیز سری بزنید:
https://sites.google.com/site/sadeghfar/note/paintyourstrategy
شاید کمکی به شما بکند که مفهوم تفکر استراتژیک را نیز درک کنید.