مشاور مدیریت

مشاور مدیریت

مدیریت محترم؛ برای هر مساله ای راه حلی وجود دارد خوشحال خواهم شد در یافتن راه حل ها با شما همراه باشم. ؛تفکر - تلاش - توکل؛
مشاور مدیریت

مشاور مدیریت

مدیریت محترم؛ برای هر مساله ای راه حلی وجود دارد خوشحال خواهم شد در یافتن راه حل ها با شما همراه باشم. ؛تفکر - تلاش - توکل؛

مدیریت دانش از تئوری تا واقعیت

نمی دونم با مباحث مدیریت دانش به صورت کاربردی در سازمانتان چقدر سروکله زده اید... همین قدر خدمتتان عرض کنم که زمین تا آسمان بین تئوری مدیریت دانش و آنچه می توان در یک سازمان پیاده کرد تفاوت و فاصله وجود داره!

در محیط شیرپوینت یک پایگاه داده طراحی کرده ایم واسه ثبت تجربیات هر کدام از مدیران پروژه یک شرکت خدمات مهندسی... به آقایون و خانم های مهندس گفتیم که چه طوری فیلدهای این پایگاه را تکمیل کنند. نحوه تکمیل کردنشون واقعا دیدنیه...! اصلا به کلمات توجهی ندارند، مثلا ازشون خواستیم بگویند که منابع اطلاعاتی شون چی بوده؟ آقای مهندس نوشته استانداردهای صنعت آب !!! جالبیش اینه که خیلی هاشون هم مدعی هستند که در محیطی دانش محور کار می کنند و اصولا کارهاشون دانش بنیانه! 

راستی چرا مفاهیم پر معنی توی کشور ما اینقدر بی اهمیت هستند و مثل کلمات فیلم های مهران مدیری خیلی زود میشن حرف عادی و روزمره مردم ؟!

ایزو 9001 اله بله جیم بله

شرکتی رو بعنوان مشاور پروژه ساختمان جدید سازمان انتخاب کرده اند. چه طوری انتخاب شده، نمی دانم! ازش خواستیم برنامه زمانبندی پروژه رو که مراحل یک و دو (مطالعات و طراحی) هست رو بده.... بعد از یکماه تاخیر در ارایه برنامه! یک فایل فرستاده که نشون می ده هیچی از اطلاعات اولیه برنامه ریزی و زمانبندی بلد نیست!
حالا هم که گزارش بخشی از مطالعاتش رو فرستاده، بیا و ببین! پر از اشتباه! یک صفحه داره که عنوان داره و به یک نقشه اشاره داشته ولی صفحه سفیده ! حتی برداشتش از وضعیت ساختمان موجود هم اشکال داره! به نظر می رسه حتی یک نفر نبوده که گزارش رو بعد از تولید حداقل یکبار بخونه!
این شرکت حتی ایزو 9001 هم داره! من نمی دونم چه طوری بحث طرحریزی، تصدیق و صحه گذاری در طراحی و توسعه محصول رو پاس کرده و تونسته گواهینامه بگیره...! باز بگید ایزو اله بله جیم بله...

ایزو بدردشون می خوره

شش ماهی هست مشغول نوشتن خط مشی و اهداف کیفیت هستند واسه شرکت شون.... تازه حالا متوجه شدن که خط مشی چیه و اهداف چه طوری باید نوشته بشه! بارها و بارها تاکید کردم ایده آل نگاه نکنید و واقعی به موضوع بپردازید تا دوباره کاری پیش نیاد. 

میگن می خواهیم برترین باشیم تو کشور ...! و خیلی چیزهای خوب دیگه، ولی توی اجرای تعهداتشون به مشتری با بیش از 50% تاخیر مواجه هستند! حدود 20 ساله که سابقه کار حرفه ای دارن ولی هنوز نمی تونن تعریف کنن که محصولاتشون (شرکت خدماتی) چه سطحی از کیفیت رو داره! و بسیاری از مسایل این جوری...!

حالا شما فکر می کنید ایزو بدردشون می خوره یا نه؟

شهر شهر فرنگه ایزو از همه رنگه

گواهینامه ایزو 9001 قبلا گرفته اند. اکنون دنبال آن هستند که این گواهینامه را با ایزو 14001 و OHSAS 18001 در هم آمیخته و گواهینامه IMS بگیرند...! خلاصه یک رقابتی افتاده توی این شرکت که بیا و ببین!

سایر واحدها هم دنبال دیگر استانداردهای ایزو هستند. نمونه عرض کنم:

آموزش ایزو 10015

فروش ایزو 10004

فناوری اطلاعات ایزو 20000 و 27000

انرژی ایزو 50001

کنترل پروژه ایزو 10006

...

ولی امان از یک ذره هارمونی ...! خدا آخر و عاقبت این گونه شرکت ها رو بخیر بگذرونه!

آیا جلسات شما هم این گونه است؟

شاید برای شما هم پیش آمده باشه که وقتی در جلسه ای شرکت می کنید و جلسه تموم می شه اعضای جلسه درباره مصوبات و دیگر حرف هایی که در جلسه زده شده، گپ و گفت های خودمانی و غیررسمی دارند تا به مرور محیط جلسه را ترک کنند.  به نظر من این یک جور بازخورد گرفتن سریع از نتایج جلسه و کاری بسیار پسندیده است. 

دیروز جلسه ای داشتیم درباره بیانیه خط مشی، چشم انداز، ماموریت، ارزش ها و اهداف کلان شرکت ...، به محضی که جلسه پایان یافت اعضای جلسه با همدیگه شروع به صحبت راجع به مشکلات جاری شرکت کردند و کلا بی خیال خط مشی و اهداف شدند... 

اون وقت می گن چرا پیشرفت نمی کنیم. وقتی تنها دغدغه سازمان، رفع مشکلات جاری باشه به نظر می رسه انتظار پیشرفت امری بیهوده است.

درد بی درمون ایزو توی ایران

مستندات سیستم مدیریت یکپارچه IMS را فرستادیم واسه ممیزی مستندات پیش گواهی دهنده و خودمون می دونیم که مشکلاتی داره! چون عجله ای شد گفتیم با همین مشکلات بفرستیم تا آنها نیز نظرشان را بدهند بعد سر فرصت و یکجا نسبت به اصلاحات مستندات از جمله نظامنامه اقدام کنیم.

گواهی دهنده محترم نامه زده که مستندات شما مورد تایید است و به زودی ممیزی در محل انجام خواهد شد...!

باز بگید چرا ایزو توی این مملکت دردی از کسی دوا نکرده...! واقعا چه انتظاری دارید و اصلا دوا نشدن دردهای مدیریتی مون رو چرا از ایزو می دونیم و به عملکرد خودمون انتقادی نداریم؟

دزد و پلیس استراتژیک به سبک ایرانی

چندسالی هست مستنداتی تولید کرده اند که بهش می گویند مدیریت استراتژی و با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن و ترکیب آن با دیگر ابزارهای مدیریت استراتژی به دنبال کاهش هزینه و خیلی از اهداف دیگر هستند. به تازگی از من خواستند که در بهبود این مستندات و روش ها کمکشان کنم.

در اولین گام رفتم به دنبال تاریخچه موضوع تا بدانم کار را از کجا شروع کرده اند... ظاهرا با برگزاری جلسات آموزشی و تحلیل SWOT و تدوین چشم انداز، ماموریت و ... کار شروع شده بود ولی هیچ گونه سوابقی از ارزیابی SWOT بدست نیامد و استراتژی های اصلی مشخص نشده بود ولی اهداف استراتژیک را نوشته بودند و الان چند سالی هست که با تعریف پروژه برای رسیدن به این اهداف کار را ادامه داده اند ولی افسوس از یک گام پیشرفت...! یکی از مدیرانشان به تازگی در همایشی بین المللی! نیز شرکت کرده و مصر بود که یافته های این همایش را نیز در این داستان قرار دهد! هر چه سعی کردم بگویم مسیری که رفته اید راه به ناکجا آباد دارد ولی انگار راه به جایی نبردم...! 

خدا آخر و عاقبتمون رو بخیر کنه! پیش بینی می کنم تا چند سال دیگه در داشتن ابزارهای مدیریتی از کشورهای توسعه یافته جلو بزنیم ولی در بکارگیری آنها برای رسیدن به موفقیت های پایدار به هیچ کجا نرسیم...!

یاد داستانی افتادم که یک پلیس دنبال دزده می دودید تا اونو بگیره ولی آنقدر سرعت دویدنش زیاد بود که از دزده عبور کرد...!