معماری سازمانی به عنوان راهحلی جامع و راهبردی در مدیریت توسعه و سیستمهای اطلاعاتی از دهه 1990 به طور فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد موجود در این روش مبتنی بر ایدة مدیریت افقی به جای عمودی است که تفاوتهای عمده ای با سایر روشهای راهبردی پیشین دارد. سازمانها مانند موجودات زنده ای هستند که در گذر زمان از مراحل مختلفی عبور می کنند. این مراحل شامل پیدایش، رشد، بلوغ و مرگ است. تفاوتی که یک سازمان با موجود زنده معمولی دارد این است که الزاما محکوم به مرگ نیست و سازمانها می توانند زندگی نامحدودی داشته باشند. این کار مستلزم این است که سازمانها قادر به حفظ وضع موجود، حرکت به سمت وضع مطلوبتر و مدیریت تغییرات باشند. از طرفی تغییر و تحولات و پیچیدگیهای روز افزونی که امروزه با آن مواجهیم، سازمانها را ملزم به برنامهریزی و بازنگری در خود کرده است. در این شرایط «معماری» به عنوان واژهای آشنا در عرصه سازمانی از نقش ویژهای برخوردار است. یکی از مهمترین فرایندهایی که امروزه در سازمانهای مدرن در کنار سایر فرایندهای اصلی قرار گرفته است، فرایند «معماری سازمانی» است. در این مقاله سعی شده تا به موضوع معماری سازمانی بطور نسبتا تفصیلی پرداخته و به جایگاه معماری در جهان و کشورمان طبق آمار اشاره شود. |