پرسش آخر آزمون |
من دانشجوی سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتی چشمم به سوال آخر افتاد، خندهام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخی کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک زنی که محوطه دانشکده را نظافت میکند چیست؟» من آن زن نظافتچی را بارها دیده بودم. زنی بلند قد، با موهای جو گندمی و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا باید میدانستم؟ من برگه امتحانی را تحویل دادم و سوال آخر را بیجواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویی از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارمبندی نمرات حساب میشود؟ استاد گفت: «حتماً» و ادامه داد: «شما در حرفه خود با آدمهای بسیاری ملاقات خواهید کرد. همه آنها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما میباشند، حتی اگر تنها کاری که میکنید لبخند زدن و سلام کردن به آنها باشد.» من این درس را هیچگاه فراموش نکردهام. منبع:راهکار مدیریت |