رشد و توسعه پایدار

اگر قدرت اقتصادی داشته باشید، دولت شما قدرت دارد از کشور دفاع کند. چرا که از تجارت و کارآفرینی قدرت حاصل می شود ومی تواند جهت دفاع هم بکار گرفته شود. ما نتوانستیم کشور صنعتی شویم چون مستعمره بودیم. بعدها "در کنار هم" در رقابت شرکت کردیم. ما کشوری فقیر با درآمد سرانه 300 دلار بودیم که با حفظ" ثبات سیاسی"، تولید ناخالص خود را از 12 میلیارد دلار به 230 میلیارد دلار رساندیم.
ما در کنار حقوق اکثریت به حقوق گروه های کوچک هم توجه کردیم به طوری که مخل حقوق گروه اکثریت نشود. نتیجه آنکه سطح فقر از 32 به 4 درصد رسید. نه اینکه به هر قیمتی باید به توسعه رسید اما به هر حال باید قیمت آنرا بپردازید. همان قدر که به فقرا رسیدگی می شود به ثروتمندان هم باید رسیدگی شود. ما معتقدیم سود بخش خصوصی از طریق مالیات به دولت نیز میرسد. دولت 28% از سود بخش خصوصی را به عنوان مالیات دریافت میکند در عوض دولت هیچ سرمایه گذاری در زمینهای که بخش خصوصی فعال است نمیکند.
یک دولت نمی تواند در کوتاه مدت کاری انجام دهد. من معتقدم باید یک دوره ده ساله باشد. زیرا طرح های توسعه نیازمند این دوره است. گاهی برای این که سیاست های خود را عملی کنید مدت زمان زیادی احتیاج دارید. وقتی رهبران سریع عوض می شوند ایده ها به همراه آنها فراموش می شود.
ما می توانیم فقط به فکر شکست همسایه ابرقدرتـــــی مثل چین باشیم و همواره درحال جنگ باشیم، اما ما به خود می گوییم، بهتر است از یک کیک که درحال ترقی و رشد است، لقمه ای اندازه خود برداریم نه کل کیک را که در آن بمانیم. ما دو گزینه داشتیم، خارجی ها با تکنولوژی خود کشور ما را صنعتی کنند یا خودمان توسعه پیدا کنیم. از انجا که 30 -40 سال طول می کشد تا یکی از این تکنولوژی ها را بیاموزیم پس گزینه اول را انتخاب کردیم. قرار نیست تکنولوژی در سیاست وارد شود.
ما اراده کردیم هرچه که خوب بود از شرق و غرب بگیریم. این سیاست در زمانی اتخاذ شد که کشورهای تازه استقلال یافته میخواستند از شر خارجیان راحت شوند و شرکت ها را ملی نمایند، اما ما برعکس عمل کردیم. این اصلی است غیرقابل گریز که ما باید با کشورهای دیگر و حتی با قدرت های بزرگ در تعامل و ارتباط باشیم.
اگر به فن آوری اطلاعات توجه نکنیم یکبار دیگر از غرب عقب خواهیم افتاد. تحقیقات در اکثر دنیا انگلیسی است باید به این دانش دستیابی بکنیم و علوم را به انگلیسی آموزش دهیم. مدیران و نخبگان موفق خارجی را می آوریم تا روش های نوین را به اندوخته های ما اضافه کنند.
ما اجازه دادیم که شرکت های خارجی بیایند و تکنولوژی بیاورند و کارهایی را انجام دهند که ما توان انجام آن را نداشتیم. شهروندان ما توسط خارجی ها استخدام شدند و علم و دانش کسب کردند. ما نه تنها ایجاد شغل کردیم بلکه تخصص نیز بدستآوردیم. خارجی ها سرمایه های زیادی آوردند و اشتغال ایجاد کردند و ما امروز توانسته ایم نیاز سایر کشورها را برطرف کنیم.
بیش از صد آیه در قرآن در باره عدالت است اما به شیوه های آن اشاره نکرده است. ما در مالزی این شیوه را برای اجرای عدالت انتخاب کردیم. اگر عدالت نباشد مهم این نیست که در چه راهی هستید. اگر عدالت هست مهم این نیست که از چه شیوه ای استفاده کرده اید. برای مبارزه با فساد اطمینان حاصل کنید که فرآیند ساده و کوتاه است. مردم رشوه می دهند تا فرآیند پیچیده را ساده کنند. "بخش هایی از سخنان ماهاتیر محمد-به نقل از پیام های رسیده به مشاور مدیریت"