صدای صبحگاه یگان ویژه

مدیریت محترم، چندی قبل یکی از همکاران با مساله ای روبرو شده بود که آن را به گفتگو گذاشت. دیگر همکاران در این گفتگو شرکت کردند تا بلکه با استفاده از روش حل مساله بتوانند این مساله را حل کنند. اگر چه این گفتگو هنوز پایان نیافته و به نتیجه نرسیده است لیکن مناسب دانستم تا این جای داستان را شما نیز مطالعه کرده و در صورتی که پیشنهادی داشتید مطرح فرمایید.

صورت مساله و شروع داستان: صدای صبحگاه یگان ویژه از ته کوچه چنان می آید که گویا تمام همسایه ها هم باید در مراسمشان شریک باشند ! چرا ما وقتی فکر میکنیم کاری درست است به انجام درست آن هم فکر نمی کنیم !؟ چند کوچه اینطرف و آنطرفتر هر روز باید به مسولین این قضایا ناسزا بگویند؟! کاش روشی برای ارتباط منطقی بجای غر زدن بود!! ادامه ...