بهبود مستمر با یک نگاه، مدیریت با چند گام

بسیاری از اوقات در حوزه مدیریت و توصیه هایی که برای بهبود کسب و کارهای سازمان می شود و حتی در دیگر زمینه های کاری و زندگی با مطالب و مقاله هایی روبرو می شویم که بهبود، رشد، توسعه، پیشرفت و حتی خوشبختی را از طریق توجه به چند کار خاص (مانند مقاله ۱۱ چیزی که کارکنان را خوشحال می کند) بیان می کنند. همیشه هنگام خواندن این گونه مطالب پرسش هایی برایم پیش آمده است. از جمله اینکه:

  • آیا واقعا این گونه است؟ مثلا اینکه اگر برای کارکنان ۱۱ مورد را در سازمان فراهم کنیم حتما خوشحال خواهند شد؟ یا اینکه باید موارد ۱۲، ۱۳ و ... نیز به آن اضافه شود؟
  • آیا تمام کارکنان از روحیه برابری برخوردار هستند که این موارد سبب خوشحالی آنان شود؟ یا اینکه هر کسی با توجه به روحیه و سلایقی که دارد به موارد مختلف اهمیت می دهد و باید این موارد را شناسایی و مدیریت کرد؟
  •  آیا کارکنان در تمام مدت شبانه روز، هفته، ماه و سال از وضعیت جسمانی، مزاجی، فکری و عاطفی در سطحی ثابت هستند؟ یا اینکه بسته به زمان های مختلف و شرایط گوناگون تعادل وضعیتی آنها متفاوت است و باید با توجه و ارزیابی این وضعیت کمک های لازم برای عبور از چنین شرایطی را برای آنها فراهم ساخت؟
  • چرا برخی از افراد در مقاله ها و مطالب شان تعداد محدودی از مواردی که سبب بوجود آمدن پیامدی خاص می شوند را مطرح می سازند؟

 به نظر من اگر چه دسته بندی مطالب همیشه کاری خوب محسوب می شود و به فهم مطلب کمک می کند ولی این دسته بندی‌ها نباید تا زمانی که به قاعده ای خاص دست می یابد (مانند چرخه بهبود مستمر) از آنها به عنوان راهکار استفاده کرد. 

بنابراین توصیه می کنم کسانی که دستی در مدیریت سازمان دارند قبل از اینکه به مواردی استاندارد نشده بپردازند و آنها را در سراسر سازمان پیاده سازی نمایند حتما به این نکته توجه نمایند همان طور که DNA افراد با یکدیگر متفاوت است و هیچ دو نفری از این بابت شبیه به هم نیستند حتما در مدیریت آنها نیز نمی توان نسخه ای برابر را مورد استفاده قرار داد...