ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مطالب زیادی واسه آخرین پست امسال در نظر گرفته بودم. ولی در نهایت به نظرم رسید بد نیست پایان سالی نگاهی داشته باشیم به محیط کاری چند شرکت بزرگ و مشهور در فضای سایبر شرکت هایی که به نوعی با یکدیگر رقیب هستند. ویژگی بارز محیط کاری این شرکت ها باز بودن طراحی در آنها به سلیقه افرادی است که در آن محیط کار می کنند. درست مثل کشور خودمون ...!
مدیری را می شناختم که وقتی یکی از کارکنانش تصویر مورد علاقه اش که البته هم عرفی بود و هم شرعی...! را روی دیوار اتاقش یا میزکارش نصب می کرد بدون درنگ می اومد و اون عکس را برمی داشت و اصلا هیچ اجازه ای به هیچ کس نمی داد که از علایق خودش رنگ و بویی در محیط کارش ایجاد کنه... یا اینکه حتما شما هم دیده اید که بسیاری از شرکت ها هنوز تو فضای ۴۰ -۵۰ سال پیش سیر می کنند و با اجبار به پوشیدن لباس فرم سعی در یکدست کردن محیط کاری و حتی نوع رفتار کارکنانشان دارند...!
گوگل، فیس بوک، یاهو و موزیلا شرکت هایی هستند که هیچ کجاشون به شرکت های ایرانی شبیه نیست حتی محیط کاری شون...
حالا حسابش رو بکنید که توی همین کشور که سازمان ها هیچ اندیشه ای برای توجه به محیط کاری کارکنانشان و تاثیر آن روی افزایش بهره وری نیروی انسانی ندارند خود افراد اگر قرار باشه محیط کاریشون رو طراحی کنند چه می کنند...!
یکی از دوستان تماس گرفت و پرسید واسه همایشی که چند روز دیگه تو شرکت شون برگذاری می کنند قراره یک بسته به مهمانان بدهند و می خواست غیر از موارد مرسومی که توی این جور بسته می ذارن کتاب مفیدی در زمینه مدیریت نیز همراه این بسته باشه...
من پیشنهاد کردم کتاب ماهی، یا کتاب هایی در زمینه آراستگی محیط کار (فنگ شویی اداری) به همراه فهرستی از وب سایت های تخصصی، مدیریتی و عمومی و خواندنی را با این بسته همراه کنند. پیشنهادهای شما همراهان نیز برای آینده راهگشا خواهد بود.
امروز که خبر دریافت اسکار توسط انیمیشن مرد کاغذی را میخواندم و ویدیوی آن را نگاه میکردم به نظرم رسید میتوان غیر از مطالبی که یک پزشک درباره این خبر مطرح کرده است و در جای خود بسیار هم جالب است نگاه دیگری هم به این انیمیشن داشت و آن، نگاه از زاویه مدیریتی است.
در بخشی های میانه این فیلم میبینید که مرد کاغذی چه بی انگیزه در محل کار خود فقط حضور دارد و درست مشابه برخی از سازمان های ایرانی و کارکنان آنها کارت ساعت خودش را زده و اکنون با ترس از مدیرش برای انجام کارهایی تکراری میخکوب پشت میزش نشسته است.
اما وقتی انگیزه درونی مرد کاغذی (موضوع اصلی فیلم) به جوش می آید او بدون نگرانی از آینده کاری اش دست به اقداماتی نوآورانه، متفاوت و مهیج می زند و اگر چه چندین بار از سوی مدیر و همکارانش مورد عتاب قرار می گیرد لیکن به خاطر هدفش و آن انگیزه درونی ناشی از دستیابی به آن، همچنان به اقدامات خود به طور مستمر ادامه می دهد. این انگیزه درونی برای مرد کاغذی آنقدر مهم است که عطای کارش را به لقایش می سپارد و به دنبال هدف خود حرکتی مستمر را آغاز می کند.
اما افسوس که در سازمان های ایرانی نه از آن اهداف و انگیزه های درونی خبری هست و نه حتی اکثر مدیران ما توانایی این را دارند که از تمام توان کارکنان خود که در بیشتر موارد چیزی بیشتر از توان و انگیزه مرد کاغذی است، به درستی استفاده کنند.
(با حجم حدود 59 مگابایت)
انسانها به شیوه هندیان بر سطح زمین راه مىروند. با یک سبد در جلو و یک سبد در پشت! در سبد جلو، صفات نیک خود را مىگذارند و در سبد پشتی، عیبهاى خود را نگه مىدارند. به همین سبب در طول زندگى چشمانمان فقط صفات نیک خودمان را مىبیند و عیوب همسفرى که جلوى ما حرکت مىکند. بدین گونه است که درباره خود بهتر از او داورى مىکنیم، غافل از آن که نفر پشت سرى ما هم به همین شیوه درباره ما مىاندیشد!