ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
من دانشجوی سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتی چشمم به سوال آخر افتاد، خندهام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخی کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک زنی که محوطه دانشکده را نظافت میکند چیست؟»
من آن زن نظافتچی را بارها دیده بودم. زنی بلند قد، با موهای جو گندمی و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا باید میدانستم؟
من برگه امتحانی را تحویل دادم و سوال آخر را بیجواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویی از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارمبندی نمرات حساب میشود؟
استاد گفت: «حتماً» و ادامه داد: «شما در حرفه خود با آدمهای بسیاری ملاقات خواهید کرد. همه آنها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما میباشند، حتی اگر تنها کاری که میکنید لبخند زدن و سلام کردن به آنها باشد.»
من این درس را هیچگاه فراموش نکردهام.
منبع:راهکار مدیریت
سلام
... درس فوق العاده قشنگی بود ... ممنون ... نحوه صحیح برخورد با مشتریان رو هم خوندم ... بسیار جالب بود .
علیک سلام
وبلاگ تو هم جالبه به من ایده داد. از آشنایی با شما خوشحال شدم.
سایه عالی مستدام!
سلام دوست عزیز وبلاگت عالیه اگه موافقی تبادل لینک کنیم منو با اسم وبلاگ تخصصی کشتی کج لینک کن بعد خبر بده که تو رو با چه اسمی لینک کنم .
علیک سلام
از آشنایی با شما خوشحال شدم! راستی کشتی کج هم ورزشه؟