از مرگ ... هرگز از مرگ نهراسیده ام اگر چه دستان اش از ابتذال شکننده تر بود هراس من باری همه مردن در سرزمینی ست که مزد گورکن از بهای ازادی ادمی افزون باشد جستن یافتن و ان گاه به اختیار برگزیدن و از خویشتن خویش بارویی پی افکندن اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش تر باشد حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
از مرگ ...
هرگز از مرگ نهراسیده ام
اگر چه دستان اش از ابتذال شکننده تر بود
هراس من باری همه مردن در سرزمینی ست
که مزد گورکن
از بهای ازادی ادمی
افزون باشد
جستن
یافتن
و ان گاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتن خویش
بارویی پی افکندن
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش تر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم