ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تمام اعضای بدن جلسهای تشکیل دادند تا رئیس بدن را تعیین کنند. مغز گفت: "من رئیسم، چون تمام سیستمهای بدن را کنترل میکنم و بدون من هیچ عملی در بدن انجام نمیشود."
خون گفت: "من باید رئیس بدن باشم، چون اکسیژن را به تمام اعضای بدن میرسانم و بدون من هیچ عضوی کار نخواهد کرد."
معده گفت: "من باید رئیس باشم، چون تمام غذاها را من پردازش میکنم و انرژی لازم اعضای بدن را تأمین میکنم."
همهمهای سر گرفت و باقی اعضاء نیز تلاش میکردند رئیس بودن خود را توجیه کنند.
در این بین مقعد با صدای بلند گفت: "من رئیس بدن هستم."
به یکباره اعضای بدن شروع به خندیدن کردند و مقعد را مسخره کردند. او نیز عصبانی و منقبض شد.
در فاصله چند روز، مغز دچار سردرد وحشتناکی شد، معده ورم کرد و خون نیز سمی شد. به ناچار همه اعضاء تسلیم شدند و توافق کردند که مقعد رئیس بدن باشد. منبع: مدیر یار
یعنی در هر سازمان وجود هر عضوی لازمه دیگه؟
یه چیزی تو همین مایه ها!
پس شما برای چه مدیر شدید؟!
من که مدیر نیستم !!